بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر
بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر

بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر

صحبتی بدون پرده در مورد فعالیت در زمینه گیمینگ در ایران

حتما شما تاکنون شاهد انتشار متون بسیاری از سوی فعالان صنعت گیمیگ ایران و توصیف وضعیت آن بوده‌اید. اما حداقل از نظر این نگارنده، این متون شامل همه چیز و تمام واقعیات و احتمالات نبوده‌اند. وضعیت فعلی صنعت گیمینگ و ژورنالیستی گیمینگ در ایران، چیزی فراتر از یک فاجعه‌ی بزرگ است؛ فاجعه‌ای که هیچ کس علاقه‌ای به درست کردن وضعیت آن ندارد و اگر هم کسی بخواهد خلاف عرف رفتار کند، آن قدر از سمت سایرین و مخصوصا کاربران ایرانی تحت فشار یا نادیده گرفته شدن قرار می‌گیرد و آن قدر در ادامه دادن برنامه‌هایش به مشکل می‌خورد که سرانجام تصمیم می‌گیرد دست از فعالیت‌هایش بکشد.


در وهله اول، برخلاف شناخته شده بودن حرفه‌هایی همچون منتقدی هنر و موسیقی و فیلم، ژورنالیست و سازنده بازی بودن در کشورمان یک حرفه محسوب نمی‌شود. خیلی از مردم، فعالیت در زمینه‌ی گیمینگ را به چشم یک بازی بچگانه و اتلاف بی ثمر وقت می‌بینند و حتی اگر فرصتش را پیدا کنند ممکن است درست همانند وضعیتی که برای خود من پیش آمد، به خاطر نداشتن کاری که به پشت میز نشینی و فعالیت در کارخانه‌ها ربطی ندارد، به ریشتان بخندند. چنانچه وارد این حرفه شوید، هیچ کس نخواهد بود که از شما یاری و حمایت کند و برعکس اگر فرصتش را پیدا کنند، تمام تلاششان را به کار خواهند بست که یا شما را به حاشیه رانده و یا به طور کامل از بین ببرند. و این مورد حتی در مورد نهادهایی مثل بنیاد بازی‌های رایانه‌ای نیز صدق می‌کند؛ نهادهایی که مثلا می‌بایست به بهبود این وضعیت کمک کنند، ولی کاملا در خواب غفلت مانده‌اند و با بی توجهی‌ها و بی محلی‌هایشان، روز به روز در حال بدتر کردن اوضاع گیمینگ در کشورمان هستند. 
از یک طرف، ژورنالیست‌ها در حال ضربه خوردن هستند. سایت پردیس گیم (مکان فعالیت من برای مدت چهار سال)، در روزهای پایانی سال 1396 فیلتر شد و این فیلترینگ تا اواخر فروردین 1397 ادامه یافت. یعنی تقریبا چیزی در حدود یک ماه. تمام برنامه‌ها و مقاله‌های آماده شده برای انتشار در مدت زمان تعطیلات نوروزی، ناچارا کنسل شده و درآمد ریالی خیلی از کارکنان سایت (و مخصوصا بخش تحریریه) در این ماه، به صفر رسید. علیرغم تلاش‌های پی در پی تیم سایت، هیچ کس دلیلی موجه برای فیلتر شدن کل سایت و آن هم بدون هیچ گونه اخطاری قبلی‌ای ارائه نداد. هنگامی هم که قضیه به بنیاد بازی‌های رایانه‌ای ارجاع داده شد تا بلکه با دخول آن‌ها، زوایای مختلف این فیلترینگ ناگهانی مشخص شود، هیچ پاسخی دریافت نشد.

از طرفی دیگر نیز، سازنده‌ها در حال ضربه خوردن هستند. نمونه بارز آن هم، تجربه من بعد از نمایشگاه الکامپ 1397 بود. با این که بازی‌های شایسته‌ی زیادی در بخش الکام گیمز در حال نمایش بود، اما یک جو سرشار از ناامیدی در سخنان برخی از ارائه دهندگان بازی‌ها قابل حس بود. هنگامی که از سازندگان بازی خاله قزی، وضعیت انتشار نسخه پلی استیشن 4 این عنوان را جویا شدم، آن‌ها به من پاسخ دادند که به خاطر برخی اتفاقات به مشکلات بزرگی خورده‌اند و هر لحظه احتمال کنسل شدن قضایا وجود دارد. حتی در گفتگو با برخی عوامل موسسه رسانه پرداز آمیتیس به این موضوع پی بردم که علیرغم برخی ادعاها، عنوان قبلی آن‌ها یعنی "مبارزه در خلیج عدن" با فروشی بسیار بد مواجه شده و علیرغم ظهور پلتفرم‌های فروش آنلاینی همچون هیولا و آریو، امیدی به عرضه شدن بازی بعدی خود یعنی "سربازان ابدی" نداشتند. بر حسب یک اتفاق و با کمی گشت و گذار بیشتر در محیط نمایشگاه الکامپ نیز متوجه شدم که بودجه ساخت عناوین موبایلی در حال نمایش آنها نیز، توسط شرکت‌های دیگری که هیچ ربطی به مقوله گیمینگ ندارند، تامین شده است. یا حتی سازندگان بازی فرزندان مورتا به خاطر شکایت یک فرد ثالث به دادگاه کشیده شدند! آن هم صرفا به خاطر وجود مواردی مثل روسری نداشتن کارکترها!


از نبود حمایت توسط ارگان‌های رسمی هم که بگذریم، این تک قطبی شدن فعالیت در زمینه‌ی گیمینگ است که در کشورمان خودنمایی می‌کند. بگذارید با شما رک باشم: چنانچه نخواهید به تولید محتویات فن بویانه و پاپ کورنی بپردازید و نتوانید به یکی از سایت‌ها و رسانه‌های مطرح گیمینگ در کشورمان ملحق شوید، به هیچ عنوان نخواهید توانست که مخلوقاتتان را با اکثریت جامعه گیمینگ ایران به اشتراک بگذارید. در ایران، داشتن حمایت/ارتباطات و پول و شهرت است که شناخته شدنتان در فضای گیمینگ را تضمین می‌کند. به خارج از کشور نگاه نکنید که افرادی همچون Angry Joe یا Jim Sterling یا CohhCarnage حسابی شناخته شده هستند و تولید محتوای گیمینگ به شغل اولشان تبدیل شده است. از آنجایی که نه سرویس‌هایی همچون Patreon و Fiverr در کشورمان وجود دارند، نه به سیستم‌های پرداخت بین المللی دسترسی داریم و نه ویژگی‌های درآمدزایی سایت‌هایی همچون آپارات بدون استریم کردن برایتان فعال نمی‌شود، در صورتی که هیچ کدام از عناصر فوق را در اختیار نداشته باشید، کاری سخت و در مواردی هم بی ثمر را در پیش خواهید داشت. حتی احتمالش زیاد است که محتوایی که به سختی آن را تولید کرده‌اید، توسط سایت‌های مختلف یا صفحات بزرگ تلگرامی و اینستاگرامی ایرانی دزدیده شود و نتوانید هیچ کاری برای دفاع از حقتان بکنید. در نتیجه احتمالش خیلی زیاد است که از شدت بیهوده جلوه داده شدن تلاش‌هایتان، احساس افسردگی به شما دست بدهد.

البته این طور هم نیست که در صورت ملحق شدنتان به یک رسانه بزرگ، اوضاعتان بهتر شود. چون با ملحق شدن به یک تیم بزرگ، شما آن آزادی عملی که در هنگام مستقل بودن دارید را نخواهید داشت. شاید مجبور شوید به انجام فعالیت‌هایی بپردازید که اصلا از آن‌ها خوشتان نمی‌آید. شاید موضوعاتی که می‌خواهید در مورد آن‌ها مطلب بنویسید یا عناوینی که دوست دارید نقد کنید، با مخالفت دبیرها مواجه شده یا کلا برنامه‌شان کنسل شود. شاید مجبور شوید یک مطلب طولانی را در طی یک بازه زمانی بسیار کوتاه، آماده کنید. شاید آن طرح خیلی خاصی که در نظر دارید هیچ وقت به مرحله عملی شدن نرسد، حتی اگر در حدی خوب باشد که بتواند صنعت گیمینگ ایران را دچار تحول کند. حتی نباید انتظار داشته باشید که سایر همکارانتان (چه در همان رسانه و چه در رسانه‌های دیگر) رفتار مناسبی در هنگام برخورد با شما از خودشان نشان بدهند. هر کدام از این افراد احتمالا برای مدت زمان بیشتری نسبت به شما در حال فعالیت در ایران بوده‌اند و ممکن است بسته به تجربه‌شان، یا به افرادی خوش برخورد و یا به افرادی که نمی‌توانند بدون متلک انداختن حرف بزنند و مدام شما را نادیده می‌گیرند یا در تلاش برای به کرسی نشاندن حرف خودشان هستند، تبدیل شده باشند.


اما چه به صورت مستقل کار کنید و چه در یک رسانه بزرگ‌تر عضو شوید، همواره مجبور خواهید بود با کاربران ایرانی سروکله بزنید. تجربه‌ای که با توجه به وضعیت مخاطبان گیم در ایران و نبود کنترل از سوی ادمین‌های رسانه‌ها، احتمالا بسیار برایتان زجرآور خواهد بود. شما به هیچ عنوان نمی‌توانید برای گسترش فعالیت‌های خودتان به صورت مستقل، به کاربران ایرانی متکی باشید. هرچقدر هم که به روش‌های مستقیم و غیرمستقیم برای جذب دنبال کننده اقدام کنید، باز هم متوجه خواهید شد که اکثریت این افراد، برای Follow Back شدن به دنبال کردنتان می‌پردازند و یا اصلا به آن‌ها توجهی نمی‌کنند، یا این که تمام مطالبتان را بدون آن که ببینند دقیقا چیستند و صرف نظر از محتوایشان لایک می‌کنند. یعنی می‌توانید تا ابد به ساخت محتوا ادامه دهید و یک فیدبک مفید یا یک نظر الهام بخش از سوی این عده دریافت نکنید.

از آن طرف هم فقط یک انتقاد کوچک از یک بازی یا کمپانی، یا حتی ترجمه کردن یک مقاله می‌تواند به مورد هدف قرار گرفتن شما توسط افرادی منجر شود که بویی از نحوه برخورد در فضای مجازی نبرده‌اند. متاسفانه اکثر ادمین‌هایی که در رسانه‌های گیمینگ ایرانی مشغول به کار هستند، رسما یکی از بی خیال‌ترین افراد محسوب می‌شوند و با نادیده گرفتن مکرر نقض شدن قوانین توسط کاربران، فضایی را به وجود آورده‌اند که در آن، کاربران متخلف برای مدیرها خط و نشان می‌کشند و انتظار دریافت عذرخواهی برای محدود شدنشان دارند! در نتیجه ممکن است یک اظهار نظر کوچک به مورد هجوم قرار گرفتنتان منجر شود. بر طبق تجربه شخصی این نگارنده نیز، ممکن است هرگونه حرفی را بشنوید: از تلاش برای توطئه‌گر و بد نشان دادنتان در نظر سایرین گرفته تا انواع فحش‌های مختلف شخصی و ناموسی. در نتیجه و به خاطر نبود راهی برای مقابله با این عده، ممکن است خیلی راحت و بسته به شرایطی که برایتان پیش می‌آید، حتی به خون مخاطبانتان تشنه شوید.


وارد شدن به مبحث گیمینگ در ایران و در حال حاضر، اصلا کار راحتی نیست. شما به هیچ عنوان شاغل محسوب نخواهید شد، از منافع خاص سایر مشاغل (همانند بیمه شدن) برخوردار نخواهید شد، کسی نخواهد بود که به شما کمکی برساند و باید با اختلاف‌های طبقاتی‌ای که از میزان سابقه‌ی کار افراد شاغل در این صنعت ناشی می‌شود، دست و پنجه نرم کنید. این حرفه‌ای خواهد بود که هر چقدر شوق و ذوق و علاقه‌تان برای فعالیت کردن در آن بیشتر باشد، باید مشکلات و فشارهای بیشتری را تحمل کنید و شاید از نظر روحی هم مورد آزار قرار بگیرید. فضای فعلی گیمینگ در کشورمان، اکنون از محیط‌های آخرالزمانی و آغشته به رادیواکتیو Fallout هم مسموم‌تر است و عزم بسیاری از افراد در حین پیشروی در آن، از هم می‌پاشد.

در نهایت، ذکر این نکته ضروری است که متن فوق تنها یک نظر شخصی است و از زاویه دید یک نفر نوشته شده است. پس هر کسی می‌تواند نظر خودش را داشته باشد و با این متن موافقت و یا مخالفت کند، یا این که منطق قسمت‌های خاصی از آن را زیر سوال ببرد. علاوه بر این، هیچ اشاره‌ای به شخص و یا اشخاص خاصی برای تخریب کردن آن‌ها در کار نبوده است.