بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر
بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر

بلاگ رسمی یک منتقد بازی خیلی سخت گیر

پشت صحنه طراحی و انتشار آلبوم موسیقی بازی 41148

بعد از حدود بیش از یک سال که به مدیریت بخش موسیقی سایت پردیس گیم پرداختم، تصمیم گرفتم که به مبحث استخراج منابع بازی‌ها وارد بشم و یه سری از ساندترک‌های بازی‌ها رو اینطوری تامین کنم تا هم برای استفاده خودم ازشون بهره ببرم (نمونش این قطعه از بازی Exception که خریداری کردنش در ایران غیر ممکنه) و هم برای سایت. اولین بازی‌ای که برای تست این مورد ازش استفاده کردم، 41148 بود و بعد از این که یک سری از دوستان در تیم تحریریه پردیس گیم نسبت به طراحی و پخش آلبوم موسیقی این بازی علاقه نشون دادن، تصمیم گرفتم این قضیه رو با خود آقای فنایی در میون بذارم. خوشبختانه درست برخلاف چیزی که انتظار داشتم، ایشون برخلاف استودیوهای ایرانی که اصلا جوابی بهم نمی‌دادن یا خیلی دیر چنین اتفاقی می‌افتاد، خیلی سریعتر از چیزی که فکرش رو می‌کردم به ایمیلم پاسخ دادن و با این قضیه موافقت کردن. من هم بلافاصله مراحل ساخت Album Art و انکود کردن قطعات رو شروع کردم.
حالا ممکنه بپرسید که چرا برای این کار اجازه گرفتیم؟ همونطور که ممکنه بدونید، موسیقی‌های گیم ریپ در بخش طوسی‌ای از قانون‌های کپی رایت و حمایت از تولید کنندگان قرار دارن؛ یعنی نگهداری موسیقی‌های گیم ریپ برای استفاده شخصی هیچ مشکلی نداره، ولی انتشار اونا بسته به شرایط هم میتونه مشکلی نداشته باشه و هم میتونه کاملا غیرقانونی باشه. حالا هم به خاطر این که این بازی، ایرانی بود و قوانین حمایت از تولید کنندگان در ایران، خیلی خیلی عجیب و غریبه و هم این که ممکن بود خود سازنده بخواد نسبت به انتشار آلبوم‌ها اقدام بکنه یا فایلی داخل بسته نهایی داشته باشه که استفاده نشده باشه و بدتر باعث ایجاد دردسر یا لو رفتن برنامه‌های آینده بشه (مثلا بعضی بازی‌های استودیوهای ایرانی یه سری فایل موسیقی استفاده نشده برای بعضی مراحل و باس فایت‌ها داخلشون دارن که نمی‌تونم در موردشون توضیح بیشتری بدم) ما باید برای این کار اجازه کسب می‌کردیم.
حالا با گفتن موارد فوق، بیاید یه نگاهی داشته باشیم به پروسه طراحی آلبوم بازی 41148:


1- این اولین نسخه از کاور آرت اختصاصی آلبوم هست. خیلی داغون، ساده و افتضاح. این تصویر صرفا جهت یک Placeholder ساخته شده بود تا پایه‌ای باشد برای ساخت کاور نهایی.


2- این اولین کاور آرت استفاده شده برای قطعات موسیقی بود که البته قرار بود فقط به عنوان Proof of Concept استفاده بشه و در ادامه توضیح میدم که قضیه‌اش چیه.


3- نسخه ارتقا یافته تر تصویر قبلی که البته تفاوتی به جز تغییر متن زیرین و Bold کردنش رو روش انجام نداده بودم. این تصویر فقط در یک قطعه موسیقی استفاده شده و اون هم یه Test Track بود که من به صورت خصوصی برای سایر اعضای پردیس گیم فرستادم تا از نظر کیفیت صدا و انکود، مورد بررسی قرار بگیره و در اختیار کس دیگه‌ای نیست. شاید این موضوع رو ندونید، ولی بنده حساسیت زیادی بر روی کیفیت صدای موسیقی‌های پردیس گیم داشتم. این قضیه مخصوصا باید با جدیت بیشتری در مورد آلبوم موسیقی 41148 انجام می‌شد چون رسما با اجازه از سازنده داشتیم کار می‌کردیم و می‌بایست کیفیتی مناسب و درخور انتظارات ارائه می‌دادیم.


4- در قدم چهارم، تلاش کردم که یه مقدار سطح کار رو بالا ببرم. پس سعی کردم از فونت‌های موجود روی خود تصویر برای بازسازی عبارت Original Soundtrack استفاده کنم  و بعد، اونا رو تغییر رنگ بدم. تلاشی که... همونطور که میتونید ببینید اصلا جواب نداد. متاسفانه اوایل کار، قضیه داشت خوب پیش می‌رفت تا این که رسیدم به حروفی مثل R که سرهم کردنشون بدون نابود کردن منطق طراحی اونا، واقعا سخت شد.


5- قدم پنجم زمانی بود که از تکنیک Fu*k This استفاده شد. به عبارت دیگه، به جای وفاداری و تلاش مضاعف و بیخود بر روی کاری که جواب نمیده، کلا اون قضیه رو ول کردم و خودم سعی کردم تا یه چیز رو به میل خودم طراحی کنم. نتیجه‌ی این امر هم شد نسخه‌ی اول آرت نهایی که در داخل آرشیو آلبوم موجوده. علت استفاده کامل از رنگ سبز روشن هم به خاطر علاقه شخصی خودم بود. فکر می‌کردم که استفاده از این رنگ، هم در تطابق با شخصیت پردازی سینا در طول بازی هست و هم جلوه تصویر رو ارتقا میده بدون این که لطمه‌ای بهش بزنه یا تغییر زیادی در Mood اون به وجود بیاره.


6- ولی اون آرت همونطور که میدونید، برای فایل‌های صوتی استفاده نشد. فایل نهایی توسط یکی دیگر از اعضای تیم پردیس گیم یعنی عرفان حائری ساخته شد و در واقع دچار یک سری از تغییرات شد تا Proportionهای سینا (که روی کاور دیده میشه) درست باشه. از این کاور آرت، دو نسخه موجود بود که تنها تفاوتشون به رنگ فونت‌ها خلاصه می‌شد: در نسخه اولیه، فونت‌ها مشکی بود و در نسخه دوم، فونت‌ها به رنگ قرمز در اومد. ما هم نسخه دوم رو انتخاب کردیم چون که هم بین رنگ‌های مختلف، تعادل ایجاد می‌کرد و هم این که تقابل بین قرمز و سبز در این نسخه، بیشتر به محتوای داستانی بازی میومد.

اینجا بود که پروسه ساخت کاور به پایان رسید و فقط قضیه تنظیم کردن Metadata قطعات می‌موند. نتیجه اون هم شد اولین انتشار دیجیتالی موسیقی متن یک بازی ایرانی در کشور. شاید باورتون نشه، ولی تا جایی که من اطلاع دارم، تا قبل از این قضایا، موسیقی متن هیچ بازی ایرانی‌ای به صورت دیجیتالی و در داخل کشور منتشر نشده بوده. حتی آلبوم موسیقی عناوینی مثل شمشیر تاریکی فقط در خارج از کشور به صورت دیجیتالی منتشر شده بود و در اقدامی سوال برانگیز، تنها شامل قطعات موسیقی نسخه‌ی موبایل بود. فکرشو بکنید آلبوم موسیقی نسخه کامپیوتر رو بخرید و آلبوم موسیقی نسخه موبایل رو بهتون بدن...
این بود ماجراهای پشت صحنه آماده سازی و پخش موسیقی متن بازی 41148. همونطور که می‌دونید، الان آقای فنایی دارن روی یه بازی دیگه کار می‌کنن، ولی من اصلا و ابدا دنبال کنار هم گذاشتن موسیقی متن اون بازی نیستم چون قول دادم که به فایل‌های اون بازی کاری نداشته باشم! تنها در صورتی میتونم این کار رو بکنم که بهم گفته بشه این کار رو انجام بدم و لاغیر.

BONUS:
من بعدا اون پروژه قدم چهارم رو کامل کردم. اگر میخواید بدونید که در اون صورت، آلبوم چه شکلی می شد...


خودم در مورد کیفیتش مطمئن نیستم... ولی میدونم که قطعا استفاده اش نمی کردم...

یادداشتی در انتقاد به وضعیت کیفی فروشگاه هیولا

چند سال پیش بود که استودیوی فن افزار، از یک طرح جدید رونمایی کرد: فروشگاهی با نام هیولا که میتونستید بازی‌های ایرانی و هم چنین تعدادی از بازی‌های خارجی دیگه رو در اون خریداری کنید. اما با این تفاوت که قیمت گذاری‌ها کاملا بر اساس وضعیت داخل کشور و با واحد پولی ریال/تومان انجام می‌شد. بازی‌های خارجی‌ای هم که قابل خریداری بودن، فارسی سازی شده بودن و از زیرنویس فارسی بهره می‌بردن. ولی با وجود این همه ویژگی خوب، این فروشگاه همچنان مخالفین زیادی داره که سرسخت‌ترینشون خودم هستم؛ چون عقیده دارم که این استور، مخاطب رو محدود می‌کنه و چیز خاصی نداره که مخاطب رو به استفاده ازش ترغیب بکنه.

جالبه بدونید زمانی که قرار بود در پردیس گیم برای گرفتن نسخه نقد فرزندان مورتا درخواست بدیم، به تیم تحریریه گفتم که اگر نسخه هیولا رو بهمون بدن، خودم به هر قیمتی که شده از نقد شدن بازی با اون نسخه نقد، جلوگیری می‌کنم؛ چون قبلا تجربه کار با این کلاینت رو داشتم و نمیخواستم هیچ کس دیگه‌ای باهاش سروکله بزنه. من برای چنین تصمیمی، دلایل متعددی داشتم؛ دلایلی که عبارتند از:


- قفل DRM افتضاح

در نرم افزار هیولا، فایل اجرایی اصلی تمام بازی‌ها رمزگذاری شده. این فایل‌ها در پوشه‌ی بازی‌ها به جای فرمت همیشگی .exe با فرمت .hexe ذخیره میشن که فقط کلاینت هیولا قادر به خوندنش هست. یعنی نمیتونید مثل استیم، بازی‌هاتون رو از پوشه‌ی اصلی اجرا کنید و فقط باید از کلاینت هیولا بازی رو لانچ کنید. اگر هم بخواین پسوند فایل رو عوض کنید، فایل خراب میشه. ولی این پایان کار نیست! به محض اجرای بازی از کلاینت هیولا، یه فایل جدید با پسوند .hexeskel در پوشه‌ی بازی تولید میشه و بازی از اون فایل براتون اجرا میشه. در صورتی هم که بازی رو ببندید، اون فایل سریعا و به صورت اتوماتیک پاک میشه.

همین سیستم عجیب و غریب DRM و رمزگذاری فایل‌ها به شما اجازه نمیده که از یک سری نرم افزارهاتون که به فایل اجرایی اصلی نیاز دارن، بهره ببرید. مثلا نمیتونید کارت گرافیک مورد استفاده‌تون رو با نرم افزار کنترل پنل AMD یا Nvidia تغییر بدین، نمیتونید از X360CE و نرم افزارهای مشابهش استفاده کنید و همچنین نمیتونید از RivaTuner بهره ببرید. سر نقد ارتش‌های فرازمینی، من مجبور شدم که کل بازی رو با کارت گرافیکی Intel Graphics انجام بدم و سر همین، سرعت بازی فراتر از 20 فریم نمی‌رفت. برای همین بود که مجبور به دستکاری فایل تنظیماتی انجین شدم و فهمیدم که یه سری از افکت‌ها قابل خاموش شدن نیستن و گرنه کل گرافیک بازی میریزه به هم. یا سر بازی 41148 متوجه شدم که بازی Frame Lock یا Forced V-Sync نداره و برای همین، از تمام قدرت سیستمتون برای تولید فریم استفاده می‌کنه (بالای 200 فریم بر ثانیه!) که در سیستم‌های قوی مشکل چندانی پیش نمیاره، ولی خیلی راحت میتونه لپ تاپ‌ها رو دچار استهلاک بکنه؛ مشکلی که اگر کلاینت هیولا اینطوری ساخته نشده بود، خیلی راحت با RivaTuner و با محدود سازی سرعت فریم، و یا با استفاده از کنترل پنل کارت گرافیک و استفاده از Adaptive/Forced V-Sync می‌شد حلش کرد.

فکر می‌کردین Denuvo خیلی بده، نه؟ علم ساخت بدترین DRM اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس به آن دست خواهند یافت...


- رابط کاربری افتضاح

متاسفانه رابط کاربری فروشگاه هیولا افتضاحه. نه تنها اینترفیس این برنامه خیلی دست و پا گیر هست، بلکه فضای استفاده نشده‌ی بسیار زیادی هم در اون وجود داره. علاوه بر این، هیچ ویژگی خاصی برای Navigation در داخل کلاینت تعبیه نشده و مثل استیم نمیتونید خیلی راحت صفحات رو عقب و جلو کنید؛ اگر بخواین به صفحه قبلی‌ای که توش بودید برگردید، باید یه بار دیگه به صفحه اصلی فروشگاه برگردید و دوباره به سمت مسیر مورد نظرتون پیشروی کنید. چیزی هم که عمق فاجعه رو نشون میده اینه که طراحی کلاینت و سایت از چندین سال پیش که این استور راه افتاده، تغییری نکرده. این هم در حالیه که استور آریو با وجود کیفیت کنترل افتضاحی که داره، مثل استیم از ویژگی‌های اجتماعی به سبک Steam Community استفاده می‌کنه (هرچند که شبیه یه کپی تمام عیار به نظر می‌رسه).

علاوه بر این، به نظر میاد که یه سری از قسمت‌های سایت هیولا هم درست کار نمی‌کنن. مثلا خود من سر نقد ارتش‌های فرازمینی، 6 بار تلاش کردم تا از طریق فرم پشتیبانی سایت هیولا با تیم اونا ارتباط برقرار کنم و در مورد قفل DRM ازشون کمک بگیرم ولی مثل این که فرم درست عمل نمی‌کرد و پیام من رو نمی‌فرستاد؛ چون من تا الان هیچ خبری از اونا نشنیدم!


- سیستم دانلود نامناسب

مشکل بعدی، نحوه دانلود و نصب بازی‌ها در کلاینت هیولا است. کلاینت هیولا، بازی‌ها رو در قالب فایل‌هایی با پسوند .iceinstaller دانلود می‌کنه که از نظر عملکرد، شبیه فایل‌های بکاپ یا Preload استیم می‌مونن و همین، بزرگترین مشکل ساختاریشونه؛ چون این فایل‌های نصبی درست مثل فایل‌های بکاپ استیم، روی سیستم شما باقی می‌مونن. البته با این تفاوت که شما خودتون میدونید باید فایل‌های بکاپ رو حذف کنید ولی کلاینت هیولا هیچوقت درباره باقی موندن فایل‌ها و مکان ذخیره سازی اونا به شما اطلاع نمیده! یعنی همین الان ممکنه چندین گیگابایت از فضای درایوهای شما در اختیار فایل‌های نصبی باشه که اونا رو لازم ندارید.


- نبود کنترل کیفیت کافی

اگر بخوام راستش رو بگم، هیولا وضعیت بهتری از نظر کیفی نسبت به آریو داره؛ چون که بر خلاف اونا هر چرت و پرتی رو توی فروشگاه نمی‌تونید پیدا کنید. اما در بعضی موارد اصلا توجهی به کیفیت محصولات ارائه داده نشده صورت نگرفته و معلوم نیست که چطور خریداران اون محصولات میتونن پشتیبانی دریافت کنن.

به عنوان مثال، بازی "سیاووش" نه تنها شبیه محصولی به نظر میاد که هنوز مراحل ساختش داره طی میشه، بلکه مشکلات اجرایی‌ای بسیار بزرگ و همچنین یک سری باگ بسیار وحشتناک داره که باعث میشه بعد از مدتی غیر قابل ادامه دادن بشه. ولی با این حال، این بازی همچنان و با قیمت 7900 تومان قابل خرید هست! چرا باید بازی‌ای که مشخصا کار نمی‌کنه در این استور به فروش بره؟ تکلیف کسانی که این بازی رو خریدن چی میشه؟ متاسفانه هیچ جوابی نداریم.


اعضای استودیوی فن افزار قبلا اعلام کرده بودن که با این که فرزندان مورتا به سودآوری رسیده، ولی در داخل ایران فروش خوبی نداشته. خب مشخصه چرا اینطور شده! حتی من هم به عنوان یه منتقد سراغ چنین برنامه‌ای نمیرم! چطور میشه انتظار داشت که اکثر مخاطبان ایرانی روی پلتفرمی بازی رو تهیه کنن که چنین محدودیت‌ها و ایرادات بزرگی داره و حتی معلوم نیست بعدا چطور میتونن محتوای اضافه فرزندان مورتا رو روی اون دریافت کنن؟

بله، درست خوندید: محتوای اضافه فرزندان مورتا. قسمتی از بودجه ساخت این بازی از طریق Kickstarter تامین شده و در لیست جوایز ویژه Backerها، مواردی مثل "Relicهای اضافه و یک کارکتر قابل بازی جدید" به چشم می‌خوره. این محتویات فعلا تنها در انحصار Backerها هستن، ولی طبق اطلاعاتی که از ناشر جهانی این بازی یعنی 11bit Studio کسب شده، قراره این جوایز انحصاری در آینده برای سایر افراد و در قالب یک DLC پولی، بر روی استیم عرضه بشه. حالا سوالی که پیش میاد اینه که چطور میشه این محتوا رو روی پلتفرم هیولا تهیه کرد؟ آیا استور هیولا اصلا امکان خرید و استفاده از DLC رو داره؟ آیا اصلا این محتوا در اختیار کاربران ایرانی‌ای که بازی رو روی هیولا خریدن قرار می‌گیره یا در انحصار نسخه‌های بین المللی خواهد بود؟ اینا سوال‌های مهمی هستن که هیچ رسانه گیمینگ دیگری جرئت پرسیدن اونا از سازندگان این نرم افزار رو نداشته ولی اگر من موفق به صحبت با اون‌ها می‌شدم، حتما مطرحشون می‌کردم.


در آینده شاهد چنین مواردی در این وبلاگ خواهید بود:

- بازی‌هایی که از فیلتر سخت گیرانه این منتقد رد نشدند و نقد آن‌ها کنسل شد

- پشت صحنه طراحی و انتشار آلبوم موسیقی بازی 41148

- پشت صحنه نگارش نقدهای بازی‌های مختلف

- آلبوم‌های موسیقی‌ای که کنسل شدند

- نمونه‌ای از پیام‌های خصوصی دوستانه (!) ارسال شده کاربران در سایت پردیس گیم برای اینجانب

نگاهی بر لودینگ 16: مرگبارترین شخصیت های بازی های فایتینگ؟

تمام کسانی که نقد و بررسی های بنده در سایت پردیس گیم رو دنبال کرده باشن، میدونن که چه علاقه وافری به بازی های سبک فایتینگ دارم. در راستای بررسی برنامه های ساخته شده با محوریت گیمینگ در ایران و تعیین کیفیت اونا (البته با توجه به میزان دانش بنده) و بعد از مستند بیراهه و برنامه بازی ویزیون که میتونید در صفحه آپاراتم اونا رو مشاهده کنید (نسخه موجود در صفحه اینستاگرام صرفا برای پروموشن هست و به آپارات لینک میشه)، این بار به سراغ قسمت شانزدهم برنامه لودینگ رفتیم که در اون، در مورد مرگبارترین شخصیت های بازی های فایتینگ صحبت میشه. ولی متاسفانه برخلاف انتظارات، انتخاب ها اصلا خوب نیست...


https://www.aparat.com/v/8hx5Y

درباره وضعیت ساخت محتوای گیمینگ در ایران...

نکته: متنی که در ادامه خواهید خواند، یک نظر شخصی بوده و مرتبط به هیچ نهاد، گروه و یا سایتی نیست.


وقتی یه کاری رو به خاطر عشق و علاقه ات به اون انجام میدی، یه تعصب خاصی روی اون پیدا می‌کنی. برای همینه که اگر با سختی‌های پی در پی در مسیر انجام دادن اونا مواجه بشی و بی عدالتی‌های متعددی رو ببینی، بعضی وقت‌ها دیگه از شدت عصبانیت به مرز انفجار می‌رسی. الان هم برای من یکی از همون مواقعه و به همین خاطر، میخوام در مورد ساخن محتوای گیمینگ در ایران و کسانی که میخوان وارد این عرصه بشن صحبت کنم؛ چون احساس می‌کنم کسی نیست که چیزهایی که من میخوام بگم رو گفته باشه و بد نیست بدونید ما در واقع داریم با چه مشکلاتی مداوما دست و پنجه نرم می کنیم تا به تولید محتوا برای بازدید کنندگان بپردازیم.

بذارین خیلی رک بهتون بگم: با شرایط فعلی شما دیگه نمی‌تونین به صورت حرفه ای به تولید محتوای گیمینگ در ایران بپردازین مگر این که پولدار باشین یا حامی مالی خیلی خوبی داشته باشید. الان اوضاع طوری هست که رسانه‌ها و افراد مستقل به هیچ عنوان حمایت نمیشن و بدتر جلوی راهشون سنگ میندازن تا از دور خارج بشن. نمونش بازی رایانه و بازی نما که الان کمتر کسی اونا رو یادشون میاد و به طرز تراژیکی از دور خارج شدن، یا دنیای بازی که الان اون چیزی که قبلا بوده، نیست. گذشت اون روزهایی که بازی رایانه مقاله‌های خیلی خوبی در مورد چگونگی ساخت بازی منتشر می‌کرد، توی بازی نما قضایای بابای باربد و گیم نتی که درش رو تخته کردن رو میخوندیم یا با ذوق و شوق، هر هفته DBDهای دنیای بازی رو می‌خریدیم. الان اگر پول و حمایت داشته باشی میتونی پیشرفت کنی و در غیر این صورت محکوم به مرگی.


ژورنالیست‌های گمنام


باور کنید دوست نداشتم اینطوری بزنم وسط برجک احساسات و علایق و آرزوهاتون، ولی حقیقت تلخه: ژورنالیست گیمینگ بودن در ایران یه حرفه محسوب نمیشه و اکثریت اصلا شما رو آدم حساب نخواهند کرد. شاید در خارج از کشور، ژورنالیست یا خبرنگار و نویسنده بودن یه شغل محسوب بشه ولی در ایران اینطور نیست و همه بهتون می‌خندن یا بابتش بهتون طعنه می‌زنن. نمونش یکی از اساتید خودم. اما یکی از بزرگترین نمونه‌ها، بازی سازهای ایرانی هستن.

برای خودم زیاد پیش اومد که با سازنده‌های ایرانی صحبت کنم و ببینم که حتی هیچ چیزی در مورد سایت‌هایی مثل پردیس گیم و گیمفا و دنیای بازی نمی‌دونن چه برسه به خود منتقدها. توی این چهار سالی که بنده به انجام کارهای ژورنالیستی مشغول بودم، خیلی سعی شد که از سمت خودم و یا سایت پردیس گیم با سازنده‌های ایرانی مختلف از جمله فن افزار شریف ارتباط برقرار بشه ولی تقریبا همشون یا متوجه نشدن، یا جوابی ندادن و یا از پشتیبانی سر باز زدن. تنها وقتی هم که یه استودیوی بزرگ جوابم رو داد، استودیوی بازی سازی سورنا بود که نتیجه‌ای در بر نداشت و بعدا در موردش صحبت می‌کنم. ولی با این حال، تمام این استودیوها مداوما در حال مصاحبه کردن با امثال زومجی و ویجیاتو (سایت هایی با پشتیبانی مالی، تکنیکی و محتوایی بالا) بودند؛ حالا چه به صورت متنی و چه به صورت حضوری و در داخل استودیوهای ضبط فیلم این سایت‌ها. حتی اونا رو برخلاف سایر سایت ها، از نسخه‌های نقد زود هنگام برای بازی‌هاشون هم بهره مند می‌کردن تا نقدشون رو روز عرضه منتشر کنن. اونوقت یکی مثل من باید می‌رفت و فرزندان مورتا رو از استیم می‌خرید تا بتونه به موقع نقدش کنه. (دقت داشته باشین که مشکل من نگرفتن نسخه نقد نیست، بلکه این بی توجهی هاست)

در این بین، آقای مهدی فنایی (سازنده 41148) تنها کسی بود که جواب من رو به درستی داد و حتی تا انتهای کار هم پیگیر قضایا بود. بعد از این که من با ایشون برای پخش رسمی و قانونی آلبوم موسیقی متن 41148 ارتباط برقرار کردم، شاهد این بودم که چطور این موضوع رو تا انتهای کار پیگیری کردن و حتی خودشون شخصا آرشیو منتشر شده در سایت پردیس گیم رو تست کردن. علاوه بر اون، اخبار مربوط به نقد بازی و یا انتشار موسیقی اون رو بازنشر کردن یا حتی یه جوک Fist of the North Star که با کات سین‌های 41148 درست کرده بودم رو در صفحه اینستاگرام من دیدن. برای همین، اغراق نمی‌کنم اگر بگم که آقای مهدی فنایی نزدیک‌ترین نمونه به یک سازنده‌ی Indie در ایران هست؛ چون برای کارش و برای طرفداران کارش ارزش قائله و من سر همین هم که شده، سهمم در حمایت از ایشون رو انجام میدم.


حمایت‌های دروغین


الان شاید با خودتون بگین: "قاعدتا شما باید حمایت بشین! مگه بنیاد کاری نمی‌کنه؟" جالبه بدونین حتی خود بنیاد بازی‌های رایانه‌ای هم ژورنالیست‌ها (و حتی عده زیادی از بازی سازها) رو ول کرده و به جای اونا، کاملا چسبیده به استریمرها. یادتونه چطور سر لیگ بازی‌های رایانه‌ای کمپین زده بودن برای حمایت از استریمرها که اگر از سمت اونا بلیط بخرید یه مقدار از هزینه فروش بلیط‌ها بهشون داده میشه؟ به عبارت دیگه، به کسانی که از اینترنت‌ها و سیستم‌های خفن برای استریم کردن استفاده می‌کنن (که همین نشون میده وضع مالی مناسبی دارن) و فقط فورتنایت و پابجی بازی می‌کنن، کمک می‌کنن و نه اون ژورنالیست بدبختی که نه تنها داره برای گسترش صنعت گیمینگ و بازی‌های ایرانی در کشورش جون می‌کنه، بلکه فقط برای عشقش به این مدیوم داره کار می‌کنه و از نظر درآمد هم یک فرد کاملا عادی در جامعه است.

پردیس گیم دو سال پیش به مدت تقریبا یک ماه فیلتر شد؛ فیلتر شدنی که دلیلش هیچ وقت درست و حسابی مشخص نشد و هیچ کس هم بهمون نگفت که چرا سایت رو به طور کامل فیلتر کردن یا چرا قبلش هیچ هشداری بهمون ندادن. از همه بدتر هم زمان بندی این فیلترینگ بود. سایت پردیس گیم در هفته آخر اسفند فیلتر شد و این فیلترینگ تا هفته آخر فروردین سال بعد ادامه داشت. یعنی به خاطر خوردن این فیلترینگ به تعطیلات عید، ما هیچ راهی برای ارتباط برقرار کردن با جاهای مربوطه تا بعد از سیزدهم فروردین نداشتیم. از سوی دیگه هم هیچ نهادی مثل همین بنیاد بازی‌های رایانه‌ای که مدام دم از حمایت از بازی سازها و غیره رو میزنه به کمکمون نیومد. توی این یک ماه هیچ کس نتونست کار بکنه، توی این یک ماه درآمد کل اعضای سایت که شغل اصلی‌ای نداشتن، صفر بود و تمام پروژه‌های رزرو شده نوروزی کنسل شد. در شرایطی که سایر سایت‌های گیمینگ در حال جذب مخاطب و کسب درآمد از بازدیدها بودن و رتبه سئوشون افزایش پیدا می‌کرد، ما با بدبختی داشتیم تلاش می‌کردیم تا سایت رو یه جوری در دسترس قرار بدیم تا ضرر نکنیم و در همین مسیر هم کلی طعنه از سوی بعضی کاربرها رو تحمل می‌کردیم.

اما این پایان کار نبود، چون صفحه نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption 2 در پردیس گیم هم چند هفته بعد از انتشارش و باز هم به دلایل نامعلوم، فیلتر شد و این دومین فیلترینگ عجیب سایت بود. این فیلتر برای چند ماه تمام، همینطور باقی مونده بود و هیچ کس نمی‌دونست که چرا صفحه نقد این بازی فیلتر شده. حتی یه سری از دوستان (نه از عوامل سایت) به شوخی بهم می‌گفتن که نکنه ریش آرتور تحریک کننده بوده که صفحه نقد رو فیلتر کردن (:دی). خوشبختانه این فیلتر چندی پیش رفع شد ولی همونطور که گفتم، دلیلش مشخص نیست و پیگیری‌هامون هم به جایی نرسید.

یه نمونه نهایی هم قطعی اینترنت کل ایران برای +7 روز بود. متاسفانه ضرری که این قطعی‌ها به صنعت گیمینگ ایران و مخصوصا رسانه‌های مستقل اون زد، فراتر از چیزیه که میتونید تصورش رو بکنید و به هیچ عنوان قابل جبران نیست. مطمئن باشید نه تنها خیلی‌ها به همین دلیل الان در شرایط بحرانی قرار گرفتن، بلکه احتمالش هست که در آینده مجبور بشید با یه سری از رسانه‌های محبوبتون خداحافظی کنید... درست مثل بازی رایانه و بازی نما...


محدودیت‌های کمرشکن


جدا از این که حمایتی در این کار انتظارتون رو نمی‌کشه (مگر این که عضو یکی از سایت‌های بزرگ و اسپانسردار باشین)، شاهد محدودیت‌هایی هستید که در بلند مدت بالاخره کمرتون رو می‌شکنن. به خاطر نرخ فعلی ارز، امکان تهیه کردن بازی‌ها و یا خرید سیستم‌های بازی توسط منتقدان خیلی سخت شده؛ چون همونطور که گفتم، منتقدهای سایت‌های مستقلی که به هیچ نهاد یا شخصی وابسته نیستن، بچه پولدار نیستن یا اینا رو مجانا نمی‌گیرن. از طرف دیگه، الان چند وقتیه که برخی سایت‌های گیمینگ ایرانی در پرداخت حقوق کارمندانشون به مشکل خوردن و من به شخصه گزارش‌هایی دریافت کردم که حتی بعضی‌ها از منتقدانشون پول دستی گرفتن تا برخی هزینه‌ها رو جبران کنن! هنوز هم نمی‌دونم که اون پول رو به منتقدها برگردوندن یا نه!

اگر هم بخواین به صورت مستقل ادامه بدین و کارتون رو پیش ببرید، به جایی نمی‌رسید. کانال‌های بزرگ تلگرامی و اینستاگرامی و حتی برخی سایت‌های دیگه خیلی راحت محتوایی که شما تولید می‌کنید رو می‌دزدن و چون هیچ راهی برای شکایت از اون‌ها یا حذف محتواتون رو ندارید، چیزی که براش چندین ساعت زحمت کشیدید باعث کسب درآمد برای یه عده دیگه میشه. از طرف دیگه، خیلی سخت میتونید به جذب مخاطب برای خودتون بپردازید و امکانش هست که اصلا شناخته نشید. اگر هم بخواین در سایتی مثل آپارات به پخش ویدئو و درآمدزایی از طریق بازدیدها بپردازین، باز هم نمیتونین کاری بکنین چون تیم آپارات کسی که Webcam نداشته باشه و از خودش در حین بازی کردن فیلم نگیره رو گیمر نمی‌دونن و برای همین، این ویژگی رو براتون فعال نمی‌کنن!

از سمت دیگه هم شاهد وضعیت داغون و تاسف بار اینترنت در ایران هستیم. نه تنها سیستم حجم مصرفی منصفانه کاملا بر علیه شماست و به خاطر برخی مسائل غیر قابل هضم و ناعادلانه مثل ضریب 4 حجم مصرفی برای سایت‌های خارجی (مثلا 250 مگابایت فیلم دیدن از یوتیوب مساوی است با کم شدن 1 گیگابایت از حجم اینترنتتون)، نمی‌تونید از تمام پتانسیلتون استفاده کنید، بلکه سرعت پایین و کیفیت ناپایدار اینترنت خانگی هم کاملا گند می‌زنه به تمام امیدی که داشتید. باور کنید اگر این مشکلات رفع می‌شد، حتی خود من رو هم در حال استریم کردن می‌دیدید... ولی...


کیفیت‌های بر باد رفته


مورد دیگه‌ای که باید بهش اشاره کرد، کیفیت اسفبار نگارشی در سایت‌های گیمینگ ایرانیه. الان خیلی از سایت‌های گیمینگ ایرانی یا پاپ کورنی شدن و یا کیفیت رو فدای تعداد بازدید کردن. حقیقت اینه که اکثریت کاربران ایرانی دوست دارن تا فقط در مورد بازی‌های محبوبش تمجید بشنون، نمره پرستن و این نمره است که براشون ملاکه، طاقت دیدن چیزی جز 9 و 10 رو به عنوان نمره بازی‌های محبوبشون ندارن و این مسئله رو درک نمی‌کنن که سلایق هر منتقد با هم متفاوته. برای همین بود که قضایایی مثل هشتچارتد (نمره 8 ای که به آنچارتد 4 در پردیس گیم داده شد) پیش اومد یا خودم به خاطر نمره 4 ای که به ارتش‌های فرازمینی دادم، متهم به جانبداری و تلاش برای نابودی صنعت گیم ایران شدم. هر چقدر بیشتر به فکر مخاطبت باشی و سعی کنی اونا رو از ذات و محتوای واقعی یه اثر مطلع کنی تا پولشون رو فدای یه عنوان کم کیفیت نکنن، بیشتر حرف می‌شنوی.

برای همین الان کمتر شاهد مقاله‌های ساختار شکن در رسانه‌های ایرانی هستید. اغلب سایت‌ها یا به نگارش و ترجمه مقالات طنز و پرستش گونه پرداختن و یا نقدهایی رو منتشر می‌کنن که یا خیلی Cringe هستن، یا کلا ایرادات بازی رو به چالش نمی‌کشن و یا این که با یک نگاه متوجه می‌شوید که منتقد اصلا بازی رو نرفته. ولی با این وجود اگر به قسمت نظرات همون مطالب برید، می‌بینید که همه در حال تعریف و تمجید هستن چون کمتر کسی در اکثریت سایت‌های ایرانی، مطلب رو با دقت می‌خونه و از منتقد در مورد موارد مختلف سوال می‌پرسه تا اون رو به چالش بکشه و متوجه بشه اصلا بازی رو رفته یا نه. همین موضوع باعث شده که مقالات جدی به اون صورت دیده نشن و در برابر محتویات فان، حسابی کم بیارن.

برای همین هم هست که می‌بینید برنامه‌های بسیار بی کیفیت و ضایعی در زمینه گیمینگ در رسانه‌های تلویزیونی فارسی زبان پخش میشه. برنامه‌هایی که انقدر کیفیت بدی دارن که سری Clueless Gamer کونان اوبراین جلوشون مثل اثر هیچکاک محسوب میشه. کیفیت دیالوگ‌های بد، مجریانی که اطلاعات کافی در زمینه گیمینگ ندارن، طنز مضحک و شرمسار کننده‌ای که مخصوص بچه‌های 6 ساله است... اینا تنها بخشی از مشخصه‌های این برنامه‌ها هستن؛ برنامه‌هایی که درست همونطور که گفتم، به همین خاطر خیلی محبوب هستن و به خاطر داشتن حامی، همچنان در حال ادامه دادن راهشون هستن.


دارم برای چه چیزی می‌نویسم؟


موضوعی که در بالا و در مورد کیفیت مطالب گفتم، یکی از ناامید کننده‌ترین مسائله. هیچ چیز برای یک نویسنده سخت‌تر از این نیست که ساعت‌ها برای یه مطلب وقت بذاره و هیچ کس اون رو نخونه. وقتی هم که می‌بینی یه مطلب طنز یا بی کیفیت تونسته حسابی از مطلب خودت که کلی روش زحمت کشیدی و حتی کلی نکته مخفی توش گذاشتی، بهتر مخاطب جذب کنه و دیده بشه... تمام شوق و ذوقت در جا کشته میشه. این همون دلیلی بود که من برای مدت یک سال، مقاله نویسی رو کنار گذاشتم؛ چون خستگی کار بر روی مقالاتی که حتی یک هفته روشون وقت می‌گذاشتم، حسابی روم می‌موند و عذابم می‌داد. این شرایطی هست که اگر شما هم وارد این کار بشین، بلاشک تجربه‌اش خواهید کرد.


ختم کلام


من آینده روشنی برای صنعت گیمینگ در ایران نمی‌بینم. شاید از نظر کیفیت ساخت بازی‌ها پیشرفت کنیم، اما از نظر تعداد فعالان در این صنعت، به شدت پسرفت خواهیم کرد. چیزی که من دارم می‌بینم، بهم این رو میگه که رسانه‌های مستقل به خاطر نبود حمایت و وجود بی کفایتی‌های متعدد از سوی افراد مختلف، فرصت جولان دادن پیدا نمی‌کنن و تنها اون رسانه‌هایی به انتخاب اول همه تبدیل میشن که حمایت‌های کافی و اسپانسرهای خاص دارن و میتونن با پول و نفوذی که در اختیار دارن، به ساخت آیتم‌های مختلف متنی و تصویری بپردازن یا علیرغم کیفیت ضایعی که دارن، همچنان به فعالیت ادامه بدن. در آینده، ژورنالیست گیمینگ بودن در ایران میتونه تنها محدود به یک گروه خاص بشه و همین میتونه زمینه ساز افول این حرفه و صنعت، و پدیدار نشدن استعدادهای خفته رو فراهم کنه.

در شرایط فعلی هم، راه چندانی برای وارد شدن به این حرفه و بهتر شدن نیست. الان خیلی کم پیش میاد که بتونید وارد سایتی بشین و بهتون این اجازه رو بدن که به سراغ مطالب دلخواهتون برین و یا بهتون کمک کنن تا از نظر نگارشی به یک نویسنده قهار تبدیل بشین. حتی از نظر دیده شدن هم بنابر دلایلی که بالاتر گفتم، نمیتونید به جایی برسید و حتی شانس فوق العاده کمی دارید که به یکی از اون سایت‌های بزرگ ملحق بشین چون اونا برای همه باز نیستن و فقط عده خیلی خاصی رو قبول می کنن. افرادی رو هم نمونه دارم که با چندین سال سابقه، برای بعضی سایت‌ها درخواست دادن و حتی به اون درخواست ها نگاه هم نکردن تا جوابی براشون ارسال کنن.



اینجاست که Rantهای من فعلا به پایان می‌رسه. اگر نظری دارید، اونا رو با من در میون بذارید. تلاشم رو می‌کنم که در مورد موضوعات مختلف بهتون جواب بدم.

به زودی در مورد یک سری مسائل دیگه صحبت خواهم کرد و یه سری موارد رو هم افشا خواهم کرد. پس یادتون نره که بعدا سری به این وبلاگ بزنید. به محض ارسال مطلب جدید، توسط اینستاگرام (لینک در کنار صفحه - قسمت "سایر صفحات") هم بهتون اطلاع رسانی خواهم کرد.