نکته: متنی که در ادامه خواهید خواند، یک نظر شخصی بوده و مرتبط به هیچ نهاد، گروه و یا سایتی نیست.
همونطور که میدونید، من جز کسانی هستم (و شاید هم تنها فردی هستم!) که نسبت به رویداد ویگما اعتراض داشتن. چند وقت پیش، اطلاعات بیشتری از این رویداد منتشر شد که شامل لیست فعالیتها و همچنین قیمت بلیطها میشد. بعد از دیدن این اطلاعات... بذارید باهاتون منطقی باشم... فکر نمیکنم این فرمتی که برای جشنواره منتقدان بازیهای ویدیویی طراحی شده، مناسب باشه.
چرا باید تمام جشنوارههایی که در کشور برگزار میشه، حتما برای انتخاب بهترینها در یک چیز باشه؟ چرا باید جشنواره منتقدان بازیهای ویدیویی، برای انتخاب بازیهای برتر ایرانی و برگزاری کنفرانسهای مفید برای یک قشر نامربوط، استفاده بشه و نه فرصتی برای پیشرفت و ارتقای فرهنگ گیمینگ در ایران؟
در این رویداد قراره شاهد سخنرانیهای متعددی از فعالان گیمینگ در کشور باشیم که شامل موضوعاتی مثل چگونگی ارتباط با ناشرین خارجی میشه. خب این موضوعات برای بازیسازهای داخلی واقعا مفید هستند. ولی برای منی که یک منتقد هستم (یا بهتره بگم که بودم) چه فایدهای دارن؟ من میدونم و اطمینان دارم که در این وضعیت فعلی گیمینگ و نرخ ارز در ایران، نخواهم تونست که به طور جدی در زمینهی بازیسازی فعالیت کنم و یا حتی به یه استودیو ملحق بشم. حالا بگذریم که احتمال داره مجبور بشم کاری که بهش علاقه دارم رو برای همیشه کنار بذارم. به همین خاطر، من واقعا نمیتونم تقریبا تمام مطالبی که قراره اونجا در موردش بحث بشه رو با مبلغی که برای خرید بلیط ازم درخواست میکنن توجیه کنم یا حتی درک کنم که چطور در آینده به دردم خواهند خورد.
از نظر من، یک جشنوارهی مبتنی بر منتقدان بازیهای ویدیویی در کشور، باید اهداف والاتری داشته باشه. چنین رویدادی میبایست قشری که در این زمینه فعالیت میکنن رو بیشتر از پیش به جامعه نشون بده. چنین رویدادی میبایست کاری کنه که ژورنالیستی محتوای مولتیمدیا در ایران به عنوان یک حرفه شناخته بشه. چنین رویدادی میبایست کاری کنه که منتقدان مشغول در این حرفه، در کنار هم جمع بشن و به تبادل اطلاعات، تجربهها و پیشنهادها بپردازن. چنین رویدادی میبایست در تلاش برای یافتن استعدادهای خفته باشه. چنین رویدادی میبایست به سازندههای ایرانی نشون بده که گاهی اوقات همین منتقدهای داخلی میتونن فیدبک ارزشمندی به اونا ارائه بدن و نباید نادیدهشون بگیرن.
مورد بعدیای که خیلی به چشم میاد، افرادی هستن که در این رویداد حضور پیدا میکنن. در مهارت کسانی که در این رویداد شرکت میکنن، شکی نیست. اما این وضعیت میتونست بهتر باشه.
من خودم شخصا افراد بسیاری رو میشناسم که در مورد بعضی مسائل خاص، از دایرهی اطلاعاتی بینظیری نسبت به سایرین برخوردار هستن. اما چون یا الان موقتا غیرفعال هستن و یا در سایتهای کمتر شناخته شده یا نادیده گرفته شده فعالیت میکنن، کسی اونا رو نمیشناسه. حتی بهتون دروغ گفتم اگر بگم که از این عده، الهامی نگرفتم. ولی آیا ما میتونیم در رویدادی این چنینی شاهد به اشتراک گذاری تجربیات این عده باشیم؟ مسلما نه! چون تمرکز اصلی این جشنواره بر روی رسانههای بزرگ و معروف کشور هست!
البته اونقدرها هم روی رسانههای معروف کشور تمرکز نکردن. چون هرچی که باشه، پردیس گیم یکی از قدیمیترین رسانههای گیمینگ کشور محسوب میشه و شاهد این هستیم که هیچ اشارهای به این رسانه نشده. یعنی دلیل واقعی چی میتونه باشه...؟
میدونم که ممکنه این Rantها، شما رو به این فکر بندازه که صرفا به خاطر این که من نقشی در رویداد ندارم، پر از Salt شدم و صرفا میخوام تخریبش کنم. اما واقعا چنین قصدی ندارم. من از نبود حمایت خسته شدم. وقتی بزرگترین رسانههای گیمینگ ایران به نابودی کشیده میشن، وقتی زمانی که از مدعیان حمایت در این صنعت در کشور انتظار داری بهتون کمک کنن و اونا هم هیچ کاری نمیکنن، وقتی ژورنالیستی در زمینه گیمینگ و مولتیمدیا یه حرفه محسوب نمیشه و باید پوزخندها و مسخره کردنهای سایرین رو تحمل کنید، وقتی میبینید کسانی که هیچ چیزی در مورد بازی نمیدونن در موردش نظر میدن، وقتی وضع سازندههای مستقلی که بازیهای خوشساخت میسازن داره روز به روز بدتر میشه و اونایی که محصول بد تولید میکنن مداوما معروف میشن، وقتی کارهایی که چندین روز روشون وقت گذاشتیم خیلی راحت توسط سایر سایتها دزدیده میشن و هیچ کاری از دستمون بر نمیاد، وقتی میبینید کمتر کسی در شرایط فعلی میتونه وارد این عرصه بشه، وقتی مدام در حال جون کندن برای پیشرفت این صنعت در کشور هستیم و نه تنها آدم حسابمون نمیکنن بلکه بدتر بهمون ضربه هم میزنن... انتظار دارید با دیدن چنین چیزی خوشحال بشم؟
همونطور که خیلی از شما میدونید، من در این چند وقت اخیر، خیلی به بررسی موارد مختلف در رسانههای گیمینگ پرداخته بودم. ویگما هم یک مورد دیگه در این لیست رو به افزایش خواهد بود و بذارید بهتون اطمینان بگم که بررسی نتایج اون، یکی از اولویتهای من خواهد بود. چون بعد از چیزهایی که توی این 4 سال فعالیت در پردیس گیم از بازیهای ایرانی دیدم، نمیتونم اونا رو نادیده بگیرم. مخصوصا اگر محصولی که میدونم کلی مشکل داشته، به عنوان یکی از برترینها انتخاب شده باشه.
بالاخره اون چیزی که نباید اتفاق میافتاد، اتفاق افتاد. پردیس گیم به پایان راه خودش رسیده و به امثال بازی رایانه و بازی نما پیوست. من هم مثل خیلیهای دیگه، از این اتفاق ناراحت هستم. من 4 سال بیشتر توی تیم پردیس گیم نبودم، ولی این رو خوب میدونم که پردیس گیم بیشتر از این که یه محل کاری باشه، یه پاتوق صمیمانه برای دورهم جمع شدن کسانی بود که به گیم و گیمینگ علاقه داشتن. جوی که در پردیس گیم حاکم بود، به شدت دوستانه بود و مداوما میشد شاهد شوخیها و بحثهای مختلف و به دور از هرگونه اعصاب خرد کردن بود؛ از بحثهای الکی و مضحکی که خودم سر Overrate بودن آثار میازاکی راه مینداختم تا مسخره کردن F**k Up های تاد هاوارد و رفقاش. برای همین، کاملا طبیعیه که یه عده نفهمن چرا از هم پاشیدن سایت، این قدر برای اعضاش دردناکه و چرا این قدر اعصابمون سرش خرد شده. از بین رفتن پردیس گیم مثل این می مونه که یه قسمت از خاطرات و با ارزشترین داراییهامون در حال سپرده شدن به شنهای زمانه.
ولی اگر راستش رو بخواین، میدونستم چنین اتفاقی به زودی رخ میده و حتی توی مطلب قبلیم هم بهش اشاره کرده بودم. من در اون جمله "احتمالش هست که در آینده مجبور بشید با یه سری از رسانههای محبوبتون خداحافظی کنید... درست مثل بازی رایانه و بازی نما..." دقیقا داشتم به پردیس گیم اشاره میکردم ولی به صورتی که کمتر کسی متوجهش بشه. مسلما من نمیتونم در مورد خیلی مسائل صحبت کنم و خیلی دقیق بهتون بگم که چرا اینطور شد. ولی فکر میکنم با یه مثال بتونم این وضعیت رو براتون شرح بدم تا خودتون قضیه رو بگیرید:
حکایت پردیس گیم مثل یه آپارتمان اجارهای میمونه. اوایل کار، همه چیز خوبه و مشکل چندانی نیست. ولی بعد از یه مدت، آپارتمان حسابی به تعمیرات و تغییرات مهم نیاز پیدا میکنه. وقتی هم که همه میرن پیش صاحب آپارتمان تا اجازه این فعالیتها رو بگیرن، اون از این کار ممانعت میکنه. در نهایت چارهای جز ترک اون ساختمان برای اعضاش باقی نمیمونه؛ چون نه راهی برای حل مشکلات دارن و نه براشون صرف داره که اونجا زندگی کنن. در نتیجه اونا از هم جدا میشن و هر کدوم به مکانی دیگه میرن.
چیزی هم که بیشتر از تعطیل شدن سایت برام دردناکه، خوشحالی کردن یک سری از کاربرها سر این موضوع و یا بیکار شدن تعدادی از دوستانمونه؛ افرادی که درست برخلاف تهمتهایی که بهشون زده میشه و یا چیزهایی که در موردشون گفته میشه، تمام تلاششون رو برای بقای پردیس گیم انجام دادن و یا سهم زیادی در تقویت اعضا و یا کلید خوردن یک سری از بخشهای محبوب پردیس گیم داشتن و یا علیرغم تمام مشکلات و درگیریهایی که داشتن، بازم به نوبهی خودشون به سایت یاری میرسوندن. ولی خب، کسی اینا رو نمیدونه چون ما تمام مشکلات پردیس گیم و اعضای اون رو مثل هر کسب و کار دیگهای، مخفی نگه میداشتیم؛ مشکلاتی که من بعدا یه سری از اونا رو براتون توضیح میدم...
در نبود امید، منابع مالی و حمایتهای کافی برای تحقق استراتژیهای بقا، هر کسب و کاری محکوم به مرگه. این هم اتفاقی بود که برای پردیس گیم افتاد. من نمیدونم در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد و آیا پردیس گیم میتونه مثل یه ققنوس از خاکستر بلند بشه و دوباره اوج بگیره یا نه، ولی در شرایط فعلی... راهی جز افسوس نیست. قبلا هم بهتون گفتم که ما در چه شرایطی در حال نگارش متن بودیم و چه اتفاقاتی رو تحمل کردیم. برای همین، واقعا غیر منطقی نیست که تیم فعلی نخواد به کار ادامه بده. نمیدونم در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد، ولی اگر قرار بر این شد که سایت دوباره به کارش ادامه بده، امیدوارم تمام اون مشکلاتی که ما مجبور بودیم باهاش دست و پنجه نرم کنیم، حل بشن تا دیگه کمتر چیزی بتونه بقای سایت رو تهدید کنه و همین بتونه مشوقی باشه بر جمع شدن دوبارهی تیم قدیمی در کنار هم...
اما خب، برنامههای آینده من چیه؟
من فعلا در کنار چند نفر دیگه از اعضای سابق پردیس گیم، در سایت پیکسل آرتس مشغول به نوشتن هستم. این سایت توسط سردبیر سابق گیمفا یعنی آقای امیرحسین دهنوی پایه گذاری شده و تیمش رو مجموعهای از افراد کارکشته در رسانههای گیمینگ تشکیل میدن. برخلاف چیزی هم که ممکنه فکر کنید، تمرکز چندانی روی اخبار وجود نداره و فقط به انجام نقد و بررسی و نوشتن مقاله میپردازیم. پس اگر همچنان مایل بودید مقالهها و نقدهای من رو دنبال کنید، اونجا منتظرتون هستم :)
برای بررسی بازیهای کوچکتر و اون بازیهایی هم که در جاهای مختلف نقد نمیشن، میتونید صفحه Curator من در استیم رو دنبال کنید:
https://store.steampowered.com/curator/34724158
جدا از اون، من همچنان به کار پخش فن آرتها و موسیقیهای بازی، فیلم و انیمه ادامه خواهم داد؛ البته در کانال تلگرام اختصاصی خودم. توسط لینک زیر میتونید به این کانال وارد بشین و علاوه بر دو مورد فوق، به مطالعه یک سری از اتفاقات پشت صحنه این بخش در پردیس گیم بپردازید یا قطعاتی از آلبومهای کنسل شده رو بشنوید:
در نهایت، دو اکانت آپارات و اینستاگرام میمونن که توی اونها به پخش Memeها و ساختههای خودم اقدام میکنم یا برنامههای گیمینگ ایرانی رو نقد میکنم. برای وارد شدن به این صفحات میتونید از لینکهای زیر اقدام کنید:
نکته: متنی که در ادامه خواهید خواند، یک نظر شخصی بوده و مرتبط به هیچ نهاد، گروه و یا سایتی نیست.
هفته پیش شاهد منتشر شدن یک خبر عجیب و غریب در تعداد مشخص و خاصی از وب سایتهای گیمینگ بودیم: بنیاد بازیهای رایانهای در صدد برگزاری یک جشنواره ویژهی منتقدان بازیهای ویدئویی هست تا با کمک اونا، بهترین بازیهای سال ایران رو مشخص کنن.
"خبرنگاران، منتقدان و نویسندگان حوزه بازیهای ویدیویی ایران از رسانههای مختلف، برگزارکنندگان اصلی رویداد ویگما هستند و آثار یک سال گذشته را با استانداردهای رسانهای بررسی خواهند کرد."
تقریبا تمام کسانی که این پست رو دیدن و مطلب قبلی من رو خوندن، حتما یه چیز مشترک به ذهنشون اومده: چه معجزهای شده که بنیاد بازیهای رایانهای یهو به فکر منتقدها و خبرنگاران گیمینگ ایرانی افتاده؟ ولی این فقط برای حالتیه که دقیقا متون منتشر شده رو نخونید. زمانی به این موضوع که بنیاد هیچ تغییری نکرده پی میبرید که یه قسمت خاص رو در داخل متن میبینید:
"هستهی اصلی برگزاری جشنواره منتقدان بازیهای ویدیویی (ویگما) را رسانههای بازیسنتر، بازینامه، بازینما، دنیای بازی، زومجی، گیمنیوز و ویجیاتو تشکیل میدهند."
...
......
.........
So... fuck the rest of us, huh?
نمیدونم کل قضیه بعدا به همین رسانهها محدود میشه یا نه، ولی اگر همین مورد داره به وقوع میپیونده عملا فرقی با یه "فاک یو" از سوی برگزار کنندگان این جشنواره به امثال من که داشتن تمام وقت به صورت مستقل فعالیت میکردن و الان هم به لطف نبود حمایت (چه در محدوده خود سایت و چه در محدوده فراتر از اون - امیدوارم نکته رو گرفته باشید) وضعیت مشخصی براشون فراهم نیست، نداره. مثلا دارن جشنواره منتقدان بازی های ویدئویی برگزار می کنن تا افراد فعال در این زمینه یه جا جمع بشن، ولی قشر زیادی از سایت ها و منتقدان گیمینگ ایرانی رو تا اینجای کار نادیده گرفتن. گناه رسانههای مستقل چیه که اینقدر نادیده گرفته میشن؟ مگه این مسئله که یه سری از بهترین منتقدها و مقاله نویسهای گیمینگ ایرانی مستقل هستن، غیر قابل اثبات یا نادرسته؟
اما صبر کنید، قضیه قراره جالبتر بشه. به این قسمت دقت کنید:
"«جشنواره منتقدان بازیهای ویدیویی» یا ویگما (VIGMA) با رویکردی متفاوت قصد دارد مدل استاندارد جهانی یک جشنواره را پیاده کرده و در نتیجه صرفا منتقدان و خبرنگاران حرفهای از رسانههای تخصصی بازی داوری آثار را برعهده خواهند داشت."
یعنی با این منطق، هیچ کس دیگهای توی کل ایران پیدا نمیشه که در زمینهی نقد بازی یا انتشار خبر، حرفهای باشه تا بتونه داوری کنه؟ یعنی بقیه رسانههای گیمینگی که شرکتشون نمیدن، غیر تخصصی هستن؟ واقعا یه نفر پیدا نشد که این قسمت از متن رو بخونه و بگه "هی، لحن این جمله یه مقدار Specific نیست؟". با این منطق یعنی منتقدی که برمیگرده و به بازیهای ایرانی درب و داغون نمرههای بالا میده و اونا رو می پرسته، خیلی حرفهایه ولی اونایی که ضعفهاشون رو پیدا میکنن و سعی میکنن هم به سازنده فیدبک بدن و هم مخاطبشون رو آگاه کنن، غیرحرفهای هستن؟ این آخری رو دیدم که میگم. کلی بازی ایرانی روی پی سی و موبایل برای نقد به من ارسال شده بود که فقط به خاطر این که قرار بود نمرات بسیار پایینی بهشون بدم، نقدشون کنسل شد و چند روز دیگه نقد همون بازی رو در یک منبع دیگه و با نمرات 7 به بالا می دیدم.
البته این اولین بار نیست که یه سری از رسانهها کلا نادیده گرفته میشن. میدونستید سایت آپارات، خیلی از رسانههای گیمینگ از جمله پردیس گیم رو در لیست رسانههای صفحهی گیمینگش نشون نمیده و تیم این سایت، مداوما صفحات سایتهای بزرگتر گیمینگ رو میبرن روی صفحه اصلی و Promote میکنن؟
فکر نکنید اینا رو برای شما مینویسم چون بهم برخورده که توی این همایش نیستم (حالا خارج از تعصب شاید یه مقدار هم بهم برخورده باشه)، بلکه میخوام بهتون نشون بدم که در پس زمینه تدارک دیدن تمام مطالبی که تا الان روی سایتهای گیمینگ مطالعه میکردید، چه اتفاقاتی در حال رخ دادن بوده و ما در حال دست و پنجه نرم کردن با چه شرایطی بودیم. من و خیلیهای دیگه، به خاطر علاقهای که به این مدیوم داشتیم وارد بحث نگارش مطلب و خبرنگاری شدیم و ورودمون به رسانههایی که بهمون آزادی عمل و اجازهی عضویت و گسترش استعدادهامون رو دادن، باعث شد که به سطحی که الان هستیم، برسیم. من به شخصه خیلی چیزها در زمینه نویسندگی از اعضای سایت پردیس گیم یاد گرفتم و واقعا دوست ندارم ببینم رسانههایی این چنینی و یا افرادی که میشناسم و میدونم چه تواناییهایی دارن، این طوری به حاشیه رونده بشن.
اگر دوست داشتید، میتونید این مطلب و یا اصلا کل این بلاگ رو با بقیه به اشتراک بذارید. مسلما نوشتههای من به خودی خود نمیتونن قشر زیادی رو به خودشون جذب کنن تا همه متوجه یه سری از مسائل و یا نقطه نظرات من در مورد مسائل گوناگون بشن، ولی اگر در جاهای مختلف به اشتراک گذاشته بشن، شاید بتونن دیده بشن و تاثیرگذاری بیشتری داشته باشن.